جدول جو
جدول جو

معنی صیفی کار - جستجوی لغت در جدول جو

صیفی کار
کسی که محصولات صیفی می کارد
تصویری از صیفی کار
تصویر صیفی کار
فرهنگ فارسی عمید
صیفی کار
آنکه صیفی کارد، زارع که به کشت خیار و خربزه و بادنجان و دیگر کشتهای تابستانی پردازد
لغت نامه دهخدا
صیفی کار
آن که صیفی کارد
تصویری از صیفی کار
تصویر صیفی کار
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
عمل صیفی کار، کشت و کار تابستانی، جالیز
فرهنگ فارسی عمید
(صَ)
عمل صیفی کار. کشت خربزه، خیار، هندوانه، گرمک، بادنجان و مانند آن
لغت نامه دهخدا
که کار آن چون کار چینیان است، که تصاویر و نقوش و عمل چینیان باشد:
نقش این کارگاه چینی کار
بهترک بستمی درین پرگار،
نظامی
لغت نامه دهخدا
صوفی مانند، بکردار صوفی، مانند صوفی:
چو دختر انده من دید سخت صوفی وار
سه روز عده عالم بداشت پس بگذشت،
خاقانی،
و صوفی وار پای افزار میگشاد ...، (سندبادنامه ص 178)،
عجب میداشتم دیشب ز حافظ جام پیمانه
ولی منعش نمیکردم که صوفی وار می آورد،
حافظ
لغت نامه دهخدا
(صَ / صِ قَ)
زداینده. جلادهنده. روشنگر. رجوع به صیقل شود
لغت نامه دهخدا
تره بار کاری عمل صیفی کار زراعت محصولات تابستانی کشت خربزه و هندوانه و خیار و بادنجان و مانند آن، کشت سبزیها، سبزیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صاف کار
تصویر صاف کار
پخکار گلگیر ساز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صید کار
تصویر صید کار
شکارچی صیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
عمل صیفی کار، زراعت محصولات تابستانی، کشت خربزه و هندوانه و خیار و مانند آن، کشت سبزی ها
فرهنگ فارسی معین
پالیز، فالیز، لته
متضاد: شتوی کاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد